همه ي جوانب شخصيت امام و ياران او و شيوه هاي تحليل آن است؛ پس مهمترين كار در تحليل واقعه عاشورا اين است كه هم بايد معرف واقعه عملا انسان كامل باشد و هم در بعد نظري، انسان كامل از ديدگاه قرآن و سنت را بشناسد و در تحليل و تحريف شناسي عاشورا آن را به عنوان ميزان به كار بندد. تحريفهايي كه تاكنون از اين حادثه به عمل آمده، همه از نگرش يكجانبه به حادثه - يا برخورد بازيگرانه نه تماشاگرانه - و بي توجهي به شيوه هاي پنجگانه بويژه معيار انسان شناسي در كنار آن روشها ناشي شده است. اين مقاله در پي آن است كه واقعه عاشورا را با روش انسانشاسانه محك زند.
مقدمه
نهضت عاشورا آيينه زلالي است كه انسانهاي ايده آل اسلام با به طور مجسم و بي شائبه اي در ديدگان حق جويان تاريخ به نمايش مي گذارد. در چهره ي قهرمانان اين حادثه نه تنها مي توان شكوه قرآن و اسلام ناب نبوي را آشكارا نگريست بلكه مي توان الگوهاي گوناگون انسان كامل قرآني را در سيماي پير و جوان، مرد و زن و نوجوان و ميانسال اين نهضت به تماشا نشست و در كنار آن، نمونه هاي منحط و چهره هاي كريه از انسان نماهايي را مشاهده كرد كه با تمامي ارزشهاي الهي و انساني به پيكار برخاسته اند؛ پس صحنه ي عاشورا يعني نمايش انسان شناسي و آشنايي با آن يعني آشنايي با اسلام مجسم و انسان كامل در چهره هاي مختلف؛ به عبارت ديگر، همانگونه كه در آيينه ي قرآن، سيماي قهرمانان عاشورا هويداست، در آيينه عاشورا نيز قرآن جلوه گر است.بديهي است كه گنجينه اي اين چنين عظيم براي جستجوگران اسلام ناب، هيچگاه صاحبان زر، زور و تزوير